کد مطلب:212745 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:31
عمران بن عبدالله بن سعد اشرعی قمی
از اجلاء اهل قم، و از اصحاب و دوستان امام صادق (ع) [1] ، و از محبوبین آن حضرت بوده و حضرت او را بسیار دوست می داشت، و هر وقت بر آن حضرت، در مدینه، وارد می شد
[ صفحه 288]
از او تفقد می فرمود، و احوال اهل بیت و خویشاوندان و بستگانش را جویا می شد. [2] .
وقتی عمران بر حضرت صادق (ع) وارد شد، آن جناب از او احوالپرسی فرمود و با او نیكویی و بشاشت نمود؛ چون برخاست برود، حماد ناب از آن حضرت پرسید: كیست این شخص كه این نحو او مهربانی كردید؟ فرمود: این از اهل بیت نجباء است یعنی اهل قم، كه اراده نمی كند ایشان را جباری از جباره، مگر این كه خدا در هم می شكند او را. [3] .
روایت شده كه عمران بن عبدالله، در منی، خیمه های بزرگ زنانه و مردانه با خود داشت، و آنها را برای امام صادق (ع) نصب می كرد. همین كه حضرت، با اهل بیت خود، وارد شد، پرسید: این خیمه چیست؟ گفتند: عمران بن عبدالله قمی، این خیمه ها را برای شما درست كرده، حضرت در آن جا منزل كرد، و عمران را طلبید. عمران به حضور رسید و عرض كرد: این خیمه ها همان هایی است كه امر كرده بودید برایتان بسازم. حضرت فرمود: این خیمه ها چند از كار در آمده؟ عمران عرض كرد: فدایت شوم، كرباسهای آن را خودم بافته ام و ساخته ام، و برای شما درست كرده ام، و به رسم هدیه تقدیم داشته ام، و دوست دارم كه قبول فرمایید؛ و من آن پولی را كه برای این كار فرستاده بودید، رد كردم. آن گاه حضرت دست عمران را گرفت و فرمود: از خدا می خواهم كه صلوات فرستد بر محمد و آل محمد، و آن كه تو و خاندانت را در سایه رحمت خود درآورد، روزی كه سایه ای نباشد، جز سایه رحمت او (روز قیامت). [4] .
[ صفحه 288]
از او تفقد می فرمود، و احوال اهل بیت و خویشاوندان و بستگانش را جویا می شد. [2] .
وقتی عمران بر حضرت صادق (ع) وارد شد، آن جناب از او احوالپرسی فرمود و با او نیكویی و بشاشت نمود؛ چون برخاست برود، حماد ناب از آن حضرت پرسید: كیست این شخص كه این نحو او مهربانی كردید؟ فرمود: این از اهل بیت نجباء است یعنی اهل قم، كه اراده نمی كند ایشان را جباری از جباره، مگر این كه خدا در هم می شكند او را. [3] .
روایت شده كه عمران بن عبدالله، در منی، خیمه های بزرگ زنانه و مردانه با خود داشت، و آنها را برای امام صادق (ع) نصب می كرد. همین كه حضرت، با اهل بیت خود، وارد شد، پرسید: این خیمه چیست؟ گفتند: عمران بن عبدالله قمی، این خیمه ها را برای شما درست كرده، حضرت در آن جا منزل كرد، و عمران را طلبید. عمران به حضور رسید و عرض كرد: این خیمه ها همان هایی است كه امر كرده بودید برایتان بسازم. حضرت فرمود: این خیمه ها چند از كار در آمده؟ عمران عرض كرد: فدایت شوم، كرباسهای آن را خودم بافته ام و ساخته ام، و برای شما درست كرده ام، و به رسم هدیه تقدیم داشته ام، و دوست دارم كه قبول فرمایید؛ و من آن پولی را كه برای این كار فرستاده بودید، رد كردم. آن گاه حضرت دست عمران را گرفت و فرمود: از خدا می خواهم كه صلوات فرستد بر محمد و آل محمد، و آن كه تو و خاندانت را در سایه رحمت خود درآورد، روزی كه سایه ای نباشد، جز سایه رحمت او (روز قیامت). [4] .
[1] رجال الطوسي، ص 256.
[2] اختصاص، شيخ مفيد، ص 69 - اختيار معرفة الرجال، ص 333 - بحارالانوار، ج 47، ص 336 - 335.
[3] اختصاص، شيخ مفيد، ص 69 - اختيار معرفة الرجال، ص 333 - بحارالانوار، ج 47، ص 336 - 335.
[4] اختصاص، شيخ مفيد، ص 68 - اختيار معرفة الرجال، ص 332 - بحارالانوار، ج 47، ص 335.